اي به راه عشق خوبان گام بر ميخواره زن

شاعر : سنايي غزنوي

نور معني را ز دعوي در ميان زنار زناي به راه عشق خوبان گام بر ميخواره زن
صدهزاران بوسه بر خاک در خمار زنبر سر کوي خرابات از تن معشوق هست
بر در همت ز هستي پس قوي مسمار زنقيل و قال لايجوز از کوي دل بيرون گذار
بر در ناديده معني خيمه‌ي اسرار زنتا تويي با تو نيايي خويشتن رنجه مدار
طمع از روي حقيقت پيش زهر مار زننوش شهد از پيش آن در زهر قاتل بار کن
بر طراز رنگ ظاهر نام را طرار زنچون به نامحرم رسي بدروز و کافر رنگ باش